غلنبه سلنبه (غُ لُمْ بَ / بِ سُ لُمْ بَ / بِ) گفتار درشت. عبارت سخت از کسی که ذکر آن وی را نسزد. رجوع به غلنبه شود ادامه... گفتار درشت. عبارت سخت از کسی که ذکر آن وی را نسزد. رجوع به غلنبه شود لغت نامه دهخدا
غلنبه سلنبه چیزی مدور و آکنده میان چیزی گلوله شده یک غلنبه کره، بسیار زیاد پول غلنبه ادامه... چیزی مدور و آکنده میان چیزی گلوله شده یک غلنبه کره، بسیار زیاد پول غلنبه فرهنگ لغت هوشیار